قسمت:
  • #1
  • 0 0 61

    DLDSS-162 - همسایه خوب من

    ساتو در یک "شرکت سیاهپوست" کار می کند. هر روز باید از صبح قبل تا صبح روز بعد کار می کرد و زمانی برای خواب نداشت، بنابراین هرگز به داشتن دوست دختر فکر نمی کرد. سوزومه همسایه ساتو است، او فردی فوق العاده مهربان است، همیشه درباره ساتو سوال می پرسد و برای او غذا می پزد. با این حال، سوزومه در نحوه لباس پوشیدن خود کاملاً "باز" ​​است، او همیشه لباس های آشکار می پوشد که مکان های حساس را در معرض دید ساتو قرار می دهد. هر بار که سوزومه را ملاقات می کند، باید تلاش زیادی کند تا خودش را کنترل کند. اما یک روز در حالی که یک جعبه غذا برای بازگشت به سوزومه حمل می کرد، ناگهان ساتو صدای جیغ او را شنید. سوزومه ناگهان از خانه بیرون آمد و او را محکم در آغوش گرفت. معلوم شد سوسک هایی در خانه هستند، سوزومه می ترسد و از ساتو می خواهد که به او کمک کند تا آن را حل کند. بنابراین هر دو به داخل رفتند تا سوسک را پیدا کنند که در جایی پنهان شده بود. سوزومه در حین جستجو مدام الاغ زیبایش را در مقابل ساتو نشان داد. او که دیگر قادر به کنترل خود نبود، بلافاصله "از حد مجاز گذشت". سوزومه عصبانی به نظر نمی رسید، برعکس، او پاسخ داد و از او تبعیت کرد. و زندگی او از همان لحظه تغییر کرد ...

    نظرات بسته است